دیکشنری
داستان آبیدیک
بر آمده
english
1
general
::
protruding, swollen, projecting
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بذرپاش
بذردار
بذرک
بذرکار
بذرکتان
بذل
بذل مساعی
بذل و بخشش
بذل کردن
بذل کردن بذْل
بذله
بر
بر آشفتن
بر آمد
بر آمدن
بر آمده
بر آن داشتن
بر آوردن
بر آیند
بر اثر
بر اثر مرور زمان مدعی مالکیت
بر اساس PAY AS YOU GO
بر اساس شایعه – شایعه پراکنی
بر اساس ماده 14 قانون حمایت خانواده ایران
بر استخوان بدنی
بر افتادن
بر افراشتن
بر افروختن
بر افکندن
بر انداختن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید